حجتالاسلام سعید اصفهانیان در جلسه اندیشه ورزی حسینیت و تقارب فرهنگها که در دفتر موسسه مطالعاتی راهبردی موسسه اصحاب الحسین در کتابخانه گردشگر یزد برگزار شد با بیان اینکه در وضعیت فرهنگی جهانی بدی قرار گرفتهایم و بشریت تا کنون در چنین سراشیبی قرار نداشته است گفت: باید برای برون رفت از این وضعیت از ظرفیت حسینی جهت تقارب فرهنگها بهره بگیریم.
وی افزود: پیچیدگی دوران غیبت، ندیدن ولی خدا بهطور مطلق، تجربه چند هزارساله جبهه دشمن در این فضا و حضور مکانیسمهای اجتماعی شیطانی، یک سراشیبی جدی برای بشر را شکل داده است.
اصفهانیان اضافه کرد: در همین دوران، جریان نور بسیار گسترده که بتواند وضعیت موجود را به فرصت تبدیل کند وجود داشته است اما عمدتاً اهالی جبهه حق نتوانستهاند از این ظرفیتها استفاده کنند.
مدیر موسسه مطالعاتی راهبردی اصحاب الحسین تصریح کرد: انقلاب اسلامی ایران با ظرفیت قدرتمند خود فضای مخرب فرهنگی را پس زد و دلها را به هم نزدیک کرد. بعد از چند دهه امیدهایی بهوسیله انقلاب اسلامی جهت یک تقابل جدی با جبهه باطل شکل گرفت اما امروز در داخل این ام القرای شیعی، متولیان رودرروی هم نقایص هم را برمیشمرند و سیاههای را مطرح میکنند که امید را به یاس تبدیل میکند.
وی با تأکید بر اینکه ما باید به گونه دیگری حرکت میکردیم تا این اتفاق نیفتد افزود: دلیل آن نبود تفکر، ضعف اخلاق، ضعف حوزههای اجتماعی و معیشت بود که باعث شد ما به چالش بیفتیم.
اصفهانیان با یادآوری همهپرسی برای استقرار جمهوری اسلامی و نصرت نور الهی که ۹۸ و ۲ دهم درصد در این زمینه بود گفت: خدا اینگونه امانتی را به ما تحویل داد و علیرغم این محبت الهی به اینجا رسیدهایم که از نهایت ائتلاف دیروز در جهت رفع اختلاف امروز استفاده کنیم. مسیرهایی را نباید میرفتیم که رفتهایم و امروز گرفتار شدیم.
این محقق و قرآنپژوه با اشاره به ظرفیتی که قران کریم جلوی پای امت اسلامی و جامعه شیعه و جامعه توحیدی میگذارد گفت: این ظرفیت همافزایی فراتر از یک مذهب و دین است. جبهه ما شامل مسیحیان، صائبیان و زرتشتیان معتقد است. ما باید بتوانیم هم جبهه باشیم ضمن اینکه به اصول خودمان پایبندیم و از آن کوتاه نمیآییم. باید بدانیم این منطق، منطق خیالپردازانه نیست منطق قران است منطقی است از جنس آینده.
وی تقابل دو جبههای آینده را قطعی شمرد و ادامه داد: این آن خطی است که روایات برای ما ترسیم میکند یعنی اتحاد جبهه حق با محوریت «علویت» البته با کثرت ادیان و اتحاد جبهه باطل با محوریت خط عثمانی و معاویه با کثرت ادیان و امروز میبینم پایههای این موضوع گذاشتهشده یعنی نزدیک شدن بخشی از امت اسلامی به یهود به نام وهابیت و با پشتوانه فراماسونری و شیطانپرستی مثلثی را شکل داده و آن نقطهای را که روایات ما مطرح کرده و از ذهن ما بسیار بعید بود امروز برای ما عیان کرده است.
اصفهانیان یادآور شد در دورانی که فضای فرهنگی جهان اینگونه است خدا به ما نعمت داده است اما ما در یک مدل حداقلی زندگی میکنیم! خداوند در آیات سوره بقره چنین تبیین میکند و میگوید در مدل دینی، ادیان مختلف سه محور دارند: ایمان به الله ،ایمان به آینده مقدس و بر این اساس ساختوساز صالحانه کردن و این مدل حداکثری که خدا در ادیان میبیند را میبایست دنبال کنیم.
عضو ستاد معرفتی فرهنگی آیات نور ادامه داد: ما معتقدیم حسینیت بهعنوان بزرگترین جریان توحیدی، همچنین جذابترین و سهلترین مسیر برای رسیدن به توحید میتواند پایهای برای تقارب ادیان و فرهنگها باشد چنانکه خدای متعال با همه تفاوت فرهنگهای اقوام پیشین بر محوریت حسینیت، در فضای نوحی، ابراهیمی و… این کار را انجام داده است. یعنی همه آنها با ماجرای حضرت آشنا شده، به مکانی که حضرت در آینده خواهد رفت رفتهاند و امتشان را به قرابت با حضرت دعوت کردهاند. آنها جهت این موضوع بارها مجلس عزا به پا کردهاند. این میشود موضوعی برای تقارب ادیان و فرهنگها یعنی فرهنگی الهی.
اصفهانیان در بخش دیگری از سخنان خود نظام تربیتی موجود در این ۱۴۰۰ ساله را عمدتاً بر اساس امر و اطاعت از امر معرفی کرد و افزود به محبت خدای متعال بعد از مهر و مومها مواکب جاده نجف و کربلا این نظام تربیتی را به گونه دیگری میبیند! در این ایام نظام تربیتی جهان توحیدی دچار تحول شده است، آنهم نه در یک نقطه بلکه در ۸۰ کیلومتر بهگونهای که کثیری از صاحبان مواکب در سالهای گذشته میآمدند تا معاملهگر باشند؛ چیزی در راه امام حسین(ع) بدهند و چیزی بگیرند اما الآن میگویند دیگر نمیخواهیم چیزی بگیریم! یعنی منطق ثواب و عقاب یا منطق داد و ستد چند هزارساله در حال تبدیل به منطقی فراتر است! این منطق، منطق اصحاب یمین نیست بلکه منطق السابقون است، منطق امیرالمؤمنین است.
حجتالاسلام اصفهانیان افزود: بشر تاکنون با این منطق آن هم بهصورت جمعی خو نگرفته است! این اتفاق یک اتفاق بینظیری است که مشخص میسازد نظام تربیتی در حال تغییر است! ادیان مختلف از جغرافیای مختلف و اقوام مختلف میآیند و به یک فرهنگ واحد بر محور حسینی میرسند. این موضوعی هست که صاحبان اندیشه باید برای آن ورود کنند، تحلیل کنند، تشخیص بدهند و آینده این مسیر را بهتر از گذشتگان بدانند. این اتفاق اربعینی را نمیبایست با تحلیل کنار قدمهای جابر بررسی نمود! این یک اتفاق دیگری است. بر اساس آن باید آینده را خوب تشخیص داد، مسیر را فهمید، گامها را تسهیل کرد و در راستای برنامه خدا حرکت نمود. ما باید کمک کنیم که فرهنگها اینگونه به هم نزدیک شود.
وی در پایان، ورود به جریان حسینی خصوصاً با محوریت اربعینی برای هر کدام از رویکردها کنگره لقاء الحسین ع را دارای ثمره دانست و گفت: این رویکرد نیز برای جریان اربعینی دارای ثمره است. این ثمرات دارد سرریز میشود. ما باید راه چگونه استفاده کردن از این ظرفیت در تقارب فرهنگها و آفاتی که میتواند به این ماجرا وارده شده باشد را بهخوبی شناسایی کنیم.