«آخرالزمان»، از پرچالش ترین تعابیر ده هزار ساله بشر بوده و هست! علاوه بر ادیان آسمانی، غالب اقوام کهن، عظیم ترین و پیچیده ترین دوران تاریخ بشری را، دوران آخرالزمان دانسته و نسبت به آن توضیحات فراوانی را ارائه کرده اند. توضیحاتی که امروز، در لایه زیرین جوامع، تاثیرات خود را گذارده و هر حادثه عجیب، تلخ و یا عذاب گونه، در نسبت با آن مورد سنجش قرار می گیرد!
اینک جبهه غربی، علی رغم چهره سکولاری که از خود نشان داده است، ثابت کرده است که به شدت به نشانه های آخرالزمانی ادیان توجه داشته و در قالب سیاست های مختلف فرهنگی اجتماعی، اقتصادی سیاسی، امنیتی و بین الملل، برای مقابله و عبور از هر نشانه تبیین شده توسط ادیان، راهکارهایی را ـ به ویژه در 150 سال اخیر ـ به میدان عمل وارد کرده است! راهکارهایی که در چند دهه اخیر، موجبات «آخرالزمان نهايي و تصنّعي» را فراهم آورده و با طرح «نظم نوين جهاني» و «دهکده جهاني» در راستای تحقق مباحث آپوکاليپسيِ کتاب اشعیاء نبی، «تقابل نهایی» را در جهان دامن زده است!
اینک که از آغاز هزاره دوم میلادی، محاسبات جبهه غربی، سال به سال دچار چالش جهانی بیشتر شده است، لازم است تا هرچه سریع تر، مبانی قرآنی جبهه حق، در حوزه مباحث آخرالزمان نهایی تبیین گردد و مدلی کارآمد و میدانی، در معرض صاحبان فطرت جهانی از ادیان مختلف قرار گیرد! اگرچه مباحث پیش گفته، نیازمند تبیین مفصل است، لیکن به دلیل تعهد صاحب این سخن در تبیین مباحث قرآنی آخرالزمان، به این میزان بسنده کرده و اطلاع از مبسوط مباحث مزبور را به سایر سخنان و نوشته ها موکول می کنیم.
پیش از این ذکر کردیم که حسب آیه28 سوره بقره و آیه19 سوره روم، انسان دارای پنج مرحله زیستن بوده و دوران «حیات دنیا»، دوره دوم این مراحل می باشد. اما جالب آنکه ماجرای «حیات دنیا» و سیر تحولی آن به سوی سرزمین «سلام» و امن (مهدوی)، حسب آیات شریفه 24 و 25 سوره یونس، با استعاره ای تمثیلی در 3 مقطع توصیف شده است؛
اولا: وقوع جریانات آسمانی به سوی زمین و به محصول نشاندن زمین برای استفاده: «إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ اْلأَرْضِ مِمّا يَأْكُلُ النّاسُ وَ اْلأَنْعامُ – در حقيقت، مَثَل زندگي دنيا بسان آبي است كه آن را از آسمان فرو ريختيم، پس گياه زمين ـ از آنچه مردم و دامها ميخورند ـ با آن درآميخت،»
ثانیا: زینت بخشی زمین و زعم مردمان بر قدرت و حاکمیت بر زمین: «حَتّى إِذا أَخَذَتِ اْلأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها- تا آنگاه كه زمين (از خرمي و سبزي) به خود زيور بسته و آرايش کند و مردمش خود را بر آن قادر و متصرف پندارند»
ثالثا: وقوع «امرنا» و درویدن داشته های بشری: «أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهارًا فَجَعَلْناها حَصيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِاْلأَمْسِ – ناگهان فرمان ما به شب يا روز در رسد و آن همه زيب و زيور زمين را چنان دِرَويده كرديم كه گويي ديروز وجود نداشته است.»
جالب آنکه خدای متعال، در انتهای آیه 25 سوره یونس، این مراحل 3 گانه تمثیلی را، آیات و نشانه هایی برای عبور از دوران دنیا به سوی سرزمین سلام و امن دانسته است!
«كَذلِكَ نُفَصِّلُ اْلآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ـ اين گونه نشانهها[ي خود] را براي مردمي كه انديشه ميكنند به روشني بيان ميكنيم»
«وَ اللّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ ـ و خدا [شما را] به سراي سلامت فرا ميخواند، و هر كه را بخواهد به راه راست هدايت ميكند»
یعنی چرخه تمثیلی 3 گانه، اگرچه ممکن است در دوران دنیا صدها و یا هزاران بار واقع شده باشد، اما مهم آن است که بدانیم، این مراحل 3 گانه، هر یک، آیه و نشانه ای نسبت به مقاطع کلی حیات دنیا می باشد! و با زبانی ساده، مراحل تحولیِ «حیات دنیا تا دار السلام» را مورد گویش قرار داده است!
از جمله این مراحل، مرحله ماقبل از ورود به «دار السلام» است که با تعبیر «أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهارًا … ـ ناگهان فرمان ما به شب يا روز در رسد…» مورد سخن قرار گرفته است. این تعبیر در لسان قرآن، دارای تشابهات بسیار می باشد. از جمله، ماجرای جوشیدن تنور در زمان نوح جهت عذاب قوم (هود40/ مومنون27)، ماجرای عذاب قوم هود و صالح و نجات ایشان (هود58و66)، ماجرای عذاب قوم لوط (هود82) و ماجرای عذاب قوم شعیب (هود94)! این ها همگی مثال هایی از آمدن «امرنا» است که منجر به تحولی عظیم در زمان اقوام گذشته شده، و نشان و آیه ای نسبت به دوران انتهایی دنیا شمرده می شود!
گویی آمدن «امرنا» مصادف است با آمدن عذاب های عظیم بر جبهه باطل، همچنین نجات بخشی کامل اهالی جبهه حق! این مهم قبل از وقوع «دارالسلام»، در آخرالزمان نهایی نیز واقع خواهد گردید تا آنجا که «أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهارًا فَجَعَلْناها حَصيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِاْلأَمْسِ – ناگهان فرمان ما به شب يا روز در رسد و آن همه زيب و زيور زمين را چنان دِرَويده كرديم كه گويي ديروز وجود نداشته است». پروردگارا تو خود پناه و راهنمایمان باش!