انتخاب مسیر صحیح از میان مسیرهای مختلف، گاه دشوار است؛ مگر آنکه انسان، دستی پر از شاخص ها داشته باشد. صرف اطلاع دانشی نیز، همیشه نمی تواند نجات بخش باشد. پیچیدگی های صحنه، گاه چنان است که انسان، علاوه بر دانش، به شدت نیازمند نور بصیرت و تقوا است تا محل خروجی، از بن بست ها بیابد و نجات یابد. عرصه آخرالزمان، این انتخاب را سخت تر و دشوارتر قرار می دهد!
یادم آمد سال ها پیش، در 1368 شمسی، با راهنمایی استادم و با عشقی خالصانه، دفترچه ای خریداری کردم تا دست نوشته هایی نورانی، از عارف ربانی و روشن ضمیر، مرحوم آیه الله میرزا عبدالکریم حق شناس اعلی الله مقامه را به یادگار گردآورم و ره توشه مسیر سازم! قبل اذان ظهری که دفترچه در دست استاد نشست، با طمانینه قلم در دست گرفت. نگاهی به صورتم که موی اندکی بر آن روییده بود انداخت، و با دستی لرزان، قلم سیاه را بر کاغذ چرخاند و با خط زیبایش چنین نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ وَرَّثَهُ اللَهُ عِلْمَ مَا لَمْ يَعْلَمْ.
هر كس به دانستههاي خود عمل كند، خداوند علم آنچه را كه نميداند به او عنايت خواهد فرمود.»
امروز پس از گذشت 30 سال از آن ماجرا، و با مرور آن خاطره شیرین، در خاطرم می گذرد که چه بسیار از جهالت ها، توقف ها، و ندانم کاری های خود و دیگران، حاصل علم بی عمل است که نه علمی نورانی و جدید را در مسیر حرکت به سوی آینده به ارمغان می آورد و نه نصرتی را یاور مسیر می سازد! و آنچه هست نیز، حاصل عمل به دانش آسمانی است ولو یک گام بوده باشد!
حسب آیات قرآن کریم نیز پیوند «علم و عمل»، همچنین «ایمان و عمل»، هدایت و ولایت الهی در طی مسیر را آشکار ساخته و ضمانتگر گام های استوار انسان به سوی هدف می باشد! به تعبیر دیگر، در مسیر حرکتی انسان، این قاعده قرآنی حاکم است که عرصه ها و مقاطع حیات دنیا، در همه فراز و فرودها، عرصه های آشکارسازی «مومنان» حقیقی و «شاهدان» خواهد بود و عرصه جداسازی این دو مجموعه از ظالمان:
«إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ اْلأَيّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ» (آلعمران140)
اگر به شما آسيبي رسيده، آن قوم را نيز آسيبي نظير آن رسيد؛ و ما اين روزها[ي شكست و پيروزي] را ميان مردم به نوبت ميگردانيم [تا آنان پند گيرند] و خداوند كساني را كه [واقعاً] ايمان آوردهاند معلوم بدارد، و از ميان شما گواهاني بگيرد، و خداوند ستمكاران را دوست نميدارد.
و البته در مسیر حرکتیِ آخرالزمان به سوی سرزمین ظهور، این قاعده قرآنی حاکم تشدید می گردد. تا آنجا که اگر ایمانِ «الَّذينَ آمَنُوا» و علمِ «أَمْ حَسِبْتُمْ»، به صیقل «عمل» وزین نگردد، مسیر سرزمین مهدوی هموار نگردد، و تا جایگاه «عمل مجاهدانه» و استقامت و «صبر» روشن نگردد، استقرار بر مهدویت و تنعم از نعمت «جنت»، سخنی به گزاف خواهد بود! چرا که پس از طی ادوار مختلف و ورود به عرصه آخرالزمان، بنا به غربالگری و خالص سازی مومنان، و زینت همگی ایشان به لباس جهاد و صبر است:
«وَ لِيُمَحِّصَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرينَ» (آلعمران141)
و تا خدا كساني را كه ايمان آوردهاند خالص گرداند و كافران را [به تدريج] نابود سازد.
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصّابِرينَ» (آلعمران142)
آيا پنداشتيد كه داخل بهشت ميشويد، بيآنكه خداوند جهادگران و شكيبايان شما را معلوم بدارد؟
حسب آنچه گذشت، خالص سازی مومنان(= تمحیص) در آخرالزمان، آنان را به لباس «جهاد» و «صبر» زینت می بخشد (آلعمران141 و 142)؛ «حرکت های فکری» نسبت به «دار السلام» مهدوی را، به حرکتی عینی و همراه با «هدایت به سوی صراط مستقیم» مبدل می سازد (یونس24و25)؛ همچنین از «مومنان»، انسان هایی «سعید» ساخته و ورودشان به «بهشت پایدار آسمان ها و زمین» را تضمین می نماید، چنانکه بهره ایشان از «عطایای بدون انقطاع» آن بهشت پیش از قیامتی نیز قطعی خواهد بود (هود105 تا 108)!
گویی شتاب بهره مندی روحی، فکری و صفاتی جامعه مومنان و سعداء از آخرالزمان، بیش از شتاب این دروگاه برای کافران، ظالمان و اشقیاء بوده و سرعت اتصال ایشان به نعمات الهی را صد چندان خواهد نمود.
آنچه ذکر شد، مختص عموم مومنان بوده و خواص از مومنان، با بهره ای بسیار فراتر، ورود به آخرالزمان نهایی و اداره صحنه های عظیم را تجربه خواهند نمود! ما از این مهم در جلسه بعدی سخن خواهیم گفت. پروردگارا ما را از مومنان به مهدیت قرار ده، و خاصیت مان در خدمت به حضرت را، خاصیتی بسیار فراتر از عموم مقرر بفرما!