ارائه کننده: غلامحسین بشکنی از کشور ایران
موضوع پنل: اربعین گذر از قبیله و قوم گرایی به تمدن گرایی
مقدمه
با نگاه به آموزه های دینی در می یابیم كه تعلیمات آن فراتر از ارزشهاى قبیله ای و قومی است . مطابق با این تعلیمات ، نگاه به اربعین نیز فراتر از این قومیت و قبیله گرایی است.نگاه به اربعین بخاطر این امروز در مركز بحث امروزى ما قرار داده شده است كه سیماى اسلام در تابلوى كوچك، فراتر از قومیت و در قالب رویکرد تمدنی آن دیده می شود و اختصاص به قوم و قبیله خاصی ندارد.
هنگامى كه اسلام آمد عربها را در برابر دو اختیار متفاوت قرار داد كه یكى قبیله و قومیت و دیگری امت دینی در درون تمدن اسلامی بود . قبیله تشكلى بود با سلسلة النسب خاص و تعصب و عرف و رسوم جاهلى آن و اما امت به مفهوم وابستگى به تمدن، به همراه ایمان و اعتقاد به یک كانون واحد بود كه هیچ رابطه اى نمی توانست آنرا خدشه دار سازد.پیامبر اسلام عربها را در برابر دو انتخاب قرار داد. انتخاب قبیله و زورگوئى و تسلط و سیطره قوى بر ضعیف و یا انتخاب امت در درون تمدن اسلامی كه اساس آن عدالت، مساوات، و قرار دادن نیرویی در جهت ودفاع از مبادى مفاهیم و ارزشهای جهت اعتلاءانسانی . تمدن اسلامی نظامى بود كه باید جاى نظام قبیله ای و قومی را می گرفت .انتخاب راه دوم براى كسانى كه در سایه نظام جاهلیت قبیله ای كه هزاران سال عمر داشت، زندگى میكردند، كار ساده اى نبود. در عصر جاهلى، قبیله هویت كامل انسان عربى را تشكیل می داد، قبیله هم تابعیت بود هم كشور، هم مصدر قوت و مشروعیت بود و هم نیرو و حق و دین، انسان فاقد قبیله در حكم صفر به حساب مى آمد. قبیله زیر بناى زندگى جاهلى بود و در آن خبری از تمدن و رویکرد تمدنی مشاهده نمی شد.مطابق با آموزه های دینی و اختیار درستی که مسلمانان در انتخاب گزینه دوم یعنی امت دینی در درون تمدن اسلامی انجام دادند ،به قبیله و قومیت گرایی جواب منفی دادند. نگاه به اربعین نیز از همین تفکر سرچشمه گرفته و در قالب همین رویکرد مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
1- رویکرد تمدنی اسلام و اربعین
رویکرد تمدنی اسلام از ابتدای شکل گیری این دین وجود داشت .در این رویکرد ویژگی هایی برگرفته شده از آموزه های قرآنی و سیره پیامبران و امامان و تاریخ تمدن بشری وجود دارد.رویکرد تمدنی به اربعین نیز که در مركز جغرافیاى بین القاره اى دنیا قرار گرفته و فرزند ابراهیم خلیل و اسماعیل و محمد (ص) را به همراه خود دارد تا بتواند با این رویکرد ، تمدنى را در خور و شایسته طرح ریزی نماید. محور امام حسین (ع) که فرزند و سلاله پیامبران و زاده دختر رسول خدا و فرزند کعبه است ،می تواند در کانون و راس این رویکرد تمدنی برای تمدن سازی قرار گیرد.
استقرار و اسكان گزینى، امنیت و هم بستگی که اضلاع سه گانهء تمدن اند پیش شرط مدنیت و تمدن محسوب می شوند ،در کانون توجه رویکرد تمدنی اربعین قرار دارند و این رویکرد با مفهوم قبیله و قوم گرایی در تناقض است. از مصادیق امروزین آن می توان پیادروی اربعین را نام برد که این اضلاع سه گانه تمدن در آن مشهود است و این مصادیق می تواند در تمدن اربعینی فراتر از قومیت و قبیله گرایی و در راستای رویکرد تمدنی مورد استفاده قرار می گیرد.
در فرهنگ اسلامى امنیت داراى مفهومى نهایت ژرف و گسترده است؛ واژه هاى امنیت و مؤمن و ایمان هم از نظر لغوى به هم گره خورده اند و هم از ناحیهء مفهومى و ارزشى. امنیتى را كه اسلام میخواهد ابعاد حقوقى، سیاسى، اقتصادى، روانى و فكرى ژرفى دارد، در حالى كه قرائت قوم و قبیله گرایی امنیت همان چیزى است كه تنها شمشیر ،تحقق آنرا عهده دار شده اند. جامعه قبیله ای مفهوم امنیت را با نیروى نظامی، كشتار، زندان، شكنجه، ترس، اختناق و كوچ دادن عوض کرده است ، در حالى كه در جوامع متمدن امنیت قبل از آنكه به نیروى تیر و كمان و شلاق و تفنگ جامهء عمل بپوشد در درون مردم و ذهن و شعور آنها ایجاد می گردد. اولین قدم براى بیرون رفت از شیوه زندگى قبیله ایجاد امنیت به مفهوم كامل آن است زیرا نا امنى مظهر بارز حیات قبیله ای و جزء مبناى اجتماعى و عنصر اصلى فرهنگ و مكانیسم ساختارى آن است. ما یك فرهنگ عمومى داریم كه ریشه هایش در باتلاق قبیله فرو رفته است و در كنار آن فرهنگهاى فرعى دیگرى داریم كه در حاشیهء فرهنگ عمومى جای گرفته و فرصت عمومیت یافتن را نیافته اند.در رویکرد اربعینی به تمدن ،امنیت مثل جوامع متمدن فراتر از قومیت و قبیله گرایی است . در این رویکرد مردم از درون ذهن و شعورشان به سمت امنیت متمایل شده و جامعه در مسیر درست و صحیحی قرار می گیرد.
2- رویکرد فرا قومیتی اربعین
بر میگردیم به اصل مطلب كه اربعین و رویکرد و نقش تمدنى آن است. اگر تابلوى اربعین را بنگریم مى بینیم كه این تابلو و رویداد جهانی و سراسری در تضاد با بدویت و قبیله گرائى و ارزشهاى منحط آن است. تفوق طلبى نژادى و بلند پروازى قومى خصوصیت بارز جامعهء قبیله اى است ولى اربعین و رویداد آن که تمام قومیت ها و نژادها و ادیان در آن حضور دارند ، یاد آور جهانی و رویکرد غیر قومی و اختصاص نداشتن به مذهب خاص را در اذهان و جامعه تداعی کرده و رویکرد تمدنی آن را متذکر می شود. در زندگى قبیله اى فرد فاقد شخصیت و تفكر و طرز دید مستقل است. ولى در اربعین با نیت الهی و زیارت فرزند و سلاله پیامبران پیشین آغاز می گردد نیتى كه به انسان آزادى و آگاهى و انتخاب مى بخشد، انتخابى كه در دست خود اوست نه در دست کس دیگری که برای او مسیر و راه را انتخاب نماید.در این تربیتگاه بزرگ، جوهر انسان مورد توجه است نه ظاهر او.در این تربیتگاه تمام افراد از سنی و شیعه ویهودی و مسیحی حضور دارند و همه از آمریکا و اروپا و پاکستان و افغانستان و هند و مصر و عربستان و ایران با رشته های معرفت دینی که صاحب علم و دانش و شعور و احساس هستند شرکت می کنند. آن ها دارای استراتژی و برنامه بوده و قصدشان رسیدن به نقطه آخر در اسلام یعنی زیارت و شناخت امام حسین و هدف او ، همان هدفی که صاحبان اربعین در بیستم صفر سال 61 هجری و بعد از آن پی گیر ش بودند ، می باشد.
در جامعهء قبیله ای هر كس كار خودش را میكند و یا بعبارت دیگر كارها بصورت مستقل انجام یافته وحیات جمعى براى فرد اهمیت چندانى ندارد. ولى در اربعین فرا قومیتی چنان روح جمعى حكمفرماست كه گوئى زائران ذرات كوچك نور اند كه آئینهء درخشان اربعین را ساخته اند و یا اینكه ریگهاى كوچكى اند كه چنان در كنار هم فشرده شده و سنگ آسیابى را با سی میلیون انسان می سازند، سنگى كه بدور محورش – امام حسین و اهداف او- در چرخش است. نغمهء آهنگین )الحسین یجمعنا ( هم در این مناسبت چنان موزون بگوش می رسد تو گویى از حنجرهء انسان واحدى بیرون می آید. قانون حیات جمعى اربعین چنان شدید است كه اگر فردى از جمع برادران و خواهرانش عقب بماند اربعین او قبول نمی شود. ملتها و نژادهاى مختلف مانند شعاعهاى مختلف یك منشور اند كه در عین كثرت وحدت دارند و همگی در یک مسیر خاص و همراه همدیگر از نجف به کربلا در حرکت هستند.
در این راستا اربعین انسان را از محدوده كوچك قوم و قبیله گرایی به دایره جهانشمول تمدن مى كشاند.در این تعریف اربعین یک حرکت فرازمانی و فراقومیتی ترکیب یافته از فرهنگی متنوع در عرصه بین الملل است. اربعین در عرصه بین الملل ، اسلام را بصورت كامل آن انعكاس می دهد. اگر نماز هاى جماعت انسان مؤمن را روزانه به وحدت دعوت می كند، و اگر نمازهاى جمعه هفته ای یكبار مسلمانان را در كنار هم قرار می دهد و اگر نمازهاى عید در سال دوبار مؤمنان را در كانون خود مى پرورد، اربعین نیز با ویژگی های تمدنی اسلامی خود سالی یک بار ، افرادی فراوان را با قومیت ها و گرایش های متفاوت کنار هم جمع می کند.امروز بسیاری از Globalization (( و دهكدهء جهانى یاد می كنند ولى هیچكسى تا امروز نتوانسته است تجسم عینى این دهكدهء جهانى را براى ما نشان دهد. به نظر می رسد این دهكده کشور عراق و پدیده اربعین موجود در آن است، جائى كه از همه كشور هاى جهان با قومیت های متفاوت در آن حضور دارند، افرادی كه از بطن و متن جامعه برخاسته و بازیگران دیپلوماسى مردمى عرصه روابط بین الملل اند. مركز این دهكده کشوری، با فرهنگی تمدنی به نام اربعین است كه این دهكده مسئولیت برگزارى نمایشگاه بین المللى نوع انسان را سالی یكبار بعهده گرفته است. در نمایشگاه شكوهمند این دهكده فرهنگهاى متفاوت به همراه اقوام مختلف با عادات و رسوم نیكو و پسندیده مشاهده می گردند. و انسانها شاهد منافع مادى و ادبى و معنوی سرشارى می باشند.
نیجه گیری
خلاصه این که در جامعه تمدنی که محیط جامعه ،اقلیم سیاسى فرد محسوب میشود، در چنین جامعه اى آهنگ اربعین انسان را از درون قبیله ها بیرون میكشد و در كنار یك جمعیت سی ملیونى قرار می دهد، جمعیتى كه با صدای ،”یا لثارات الحسین “و “الحسین یجمعنا” بحركت در مى آید. اربعین ذهنیت فرد را نیز از عمق چاه تفكر قومی وقبیله ای بیرون آورده و او را در مسیر تمدنی قرار می دهد .انسان در اربعین از “من” به “ما” ارتقا پیدا میكند و فرد “امت” و تمدن ساز میشود.
نکته آخر این که ما باید در بررسی هر رویکردی به دنبال دستاورد های آن رویکرد باشیم و قبل از گفتن دستاوردها این نکته حائز اهمیت است که؛ تمدن یک دستاورد بشری و اربعین یک دستاورد الهی است و نسبت تمدن به عنوان یک تجربه بشری با اربعین به مثابه یک امر الهی باید سنجیده شود؛ پس اربعین فراگیرتر و بزرگ تر از تمدن است و در این راستا اربعین می¬تواند برای ما دستاوردهای زیادی به دور از طرفداری از هر گونه قومیت به همراهی اضلاع سه گانهء تمدن یعنی ؛ استقرار و اسكان گزینى، امنیت و همبستگی داشته باشد که این دستاوردها در چهار بخش؛
۱.عرصه بنیان ساز تمدن
۲. عرصه های هدف ساز تمدن
۳. ارکان ساختار ساز
۴. ارکان محیطی و جغرافیایی برای تمدن سازی، می تواند به رویکرد اربعینی تمدن کمک کند.