ارائه کننده: مهندس پرسا
موضوع پنل: زیارت اربعین، بستر فرایندها و تصمیمهای مکتبساز (مکتب شهید سلیمانی، تقریر اخیر آموزههای اربعین)
دستیابی به غفران الهی و شاملشدن زائر پیاده امام حسین(علیهالسلام)، در حزب خدا و حزب رسول(ص) و حزب اهل بیت(ع) در اثر زیارت
در منابع مختلف دینی، ازجمله در احادیث پُرشمار از معصومان علیهمالسلام و متون زیارتنامهها و ادعیه مرتبط، مجموعهای از آثار و ثواب خاص و ویژه برای زائر امام حسین علیهالسلام و زیارت آن حضرت ذکر شده است. به بخشی از این آثار، به صراحت اشاره شده است و بخش دیگر نیز از طریق تدبر و توجه در متون، قابل استنباط و استخراج است. بهعنوان نمونه، در روايتی از امام صادق(ع) در شرح ثواب و آثار زیارت امام حسین(علیهالسلام) آمده است که: برای زائر پیاده آن حضرت، به ازای هر قدم، یک حسنه ثبت و یک سیئه محو گردیده و او در مرتبه نیز یک درجه رفعت مییابد. همچنین در جریان زيارت، دو فرشته بر زائر، موكّل میگردند که ازجمله ثمرات انس این ملائکه با زائر، آن است که پس از پایان زیارت و وداع آنها با حضرت(ع)، به زائر خطاب میکنند که: «اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزيده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بيتِ رسولش مىباشي، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهي ديد و آتش نيز هرگز تو را نخواهد ديد و تو را طعمه خود نخواهد نمود (كامل الزيارات، ص134)».
معلوم میشود که از برکات و آثار و ثواب زيارت پياده امام حسین(ع) برای زائر در حین زیارت و پس از بازگشت به جامعه، دستیابی به یک نحوه عصمت در شخصيت او و نیز ورود در حزب خدا و رسول و اهل بیت، همراه با خروج از سِلک انسانهاي معمولي و داخلشدن در زمره انسانهای با مسئوليتِ ساختن جهاني سراسر ايمان و پاکي و عدالت است.
نتیجه، آن که زیارت حضرت سیدالشهداء(ع)، ضمن ایجاد نوعی از عصمت بهواسطه بهرهمندی از مغفرت الهی، زیارتی تصمیمساز و مکتبآفرین است.
زیارت اربعین، منسکی در بستر «امر جامع دین و تحقق آن»
زیارت اربعین و مناسک آن، در بستر «امر جامع دین و تحقق آن» تحلیل میگردد. در امر جامع، ولیّ الهی، مشارکت همه مردم را طلب کرده است. امری است که مقدرات جامعه به آن وابسته است و چنانچه محقق نشود، جامعه دینی شکست میخورد. امری است که سایر برنامههای زندگی و اولویتهایش بر اساس آن تنظیم میشود و امری است که جامعه در آن، به مصاف دشمن رفته است و موظف است مقاومت کند تا دشمن را خوار و ذلیل نماید. «منسک»، «عبادت جمعی امت» است. عبادتی است که امت را برای مقابله با شرک آماده میکند. عبادتی است که همدلی و هماهنگی و مشارکت در اجرای حدود و برنامهها در ذات آن است. پس منسک، مقدمه امر جامع و آمادهکننده مردم برای اجرای فرامین ولیّ الهی است.
و اکنون، اربعین، منسکی است تا امر جامع ولیّ الهی، یعنی خودباوری، تولید، اقتصاد مقاومتی، استحکام درونی و در نهایت تمدن یکپارچه اسلامی در سراسر جهان شکل گیرد.
نقش معنویت و ذکر در اجرای «امر جامع»، نقشی بیبدیل است و هر قدر پررنگتر باشد، رشد جمعی و فردی بیشتری خواهد داشت: در قبال هزینههای اندک، بازدهی فراوانی خواهد داشت؛ امداد ملائکه و امدادهای بیحساب غیبی و رزق الهی را برای امت، جلب خواهد نمود؛ و در سایه رزق معنویت و ذکر، به دامنة وسیعی از تأثیرات مثبت خواهد انجامید.
به این ترتیب، میتوان اسلام را به صورت يک منظومه در اربعين مشاهده نمود. اربعين، از جنس اقامه دين و تعریفشدن هر چیز در ذيل امام جهت تحقق تمام خصوصيات کمالي تحت حاکميت الهي است.
تحقق مقاصد و اَسرار زیارت، شرط تحقق خود زیارت
زیارتها با خود، مقاصد و اَسراری را دنبال میکنند، به صورتی که چنانچه این مقاصد کماهمیت شوند، زیارت واقع نشده و یا کماثر و کمبهره میگردد. این موضوع، در عبادات دیگر، ازجمله نماز و روزه و… نیز صادق و جاری است.
تدبر در متن زیارتنامه اربعین، میتواند به ما در خصوص دستیابی به مقاصد این زیارت کمک نماید. متن زیارت اربعین، با وجود کوتاهبودن، حاوی مجموعهای از «فرایندهای معرفتی و تربیتی و اجتماعیِ توحیدی» است که میتواند بستر اتخاذ تصمیمهای اربعینی را بهمنظور تحقق مقاصد زیارت فراهم نماید.
زیارت اربعین، نماد استمرار خاص حرکت اباعبدالله(ع) است. حرکتی که با توجه به عدد40، قرار است با طی منازل و مراحلی به بلوغ و تثبیت برسد و در حوزههای رشد و تعالی، تحول و ارتقاء ماندگاری ایجاد نماید.
ویژگی تصمیمهای اربعینی، با توجه به متن زیارتنامه اربعین
تصمیمهای اربعینی، مواردی هستند که لازم است برای آنها «قیامی» صورت بگیرد. این قیام، مسیر «بلوغ و تثبیت» آن را نیز فراهم مینماید. همچنین این تصمیمها، از آنجا که در جهت «غایتها» اتخاذ میشوند، به چنان مرتبهاي ميرسند كه جا دارد انسان در مسير آنها، با خداوند به «تجارت» پرداخته و «جان» خود را ثمن اين تجارت قرار دهد.
اين تصمیمها، جنبه «سیر و سلوک» دارند و لذا شايسته است خداوند متعال، انسان را پيوسته در آن حالت ببیند؛ چراكه خداوند آن حالتها را دوست ميدارد. از ويژگيهاي اصلي اين تصميمها، قرارگرفتن آنها در زمره «تصمیمات کلان زندگی» است كه در قرآن كريم، از آن با عنوان «صراط» ياد شده است؛ تصميماتي كه «جهتساز» بوده و فصل مميزه زندگي انساني از زيست اَنعام و چهارپایان میشود.
نمونههايي از «فرايندها و تصميمهاي مكتبساز»، متّخذ از متن زيارتنامه اربعين:
سيري شامل «ولیّ» و «حبیب» و «خلیل» و «نجیب» و «صفیّ»، بهعنوان محورهايي از تفصيل حقايق براي برنامهريزي
در سلامهاي ابتداي زيارت، نظام و فرايندي از کلمات و اوصاف ولیّ و حبیب و خلیل و نجیب و صفی، در مورد شخصی که خودش را قربانی دیگران کرده و امام دیگران است، مطرح میگردد. این چیدمان از مفاهیم، لزوم تبعیت از آن را بهمنظور تحقق جریان مزبور در انسان، جهت ارثبَری از ولیّ الهی خاطرنشان میسازد. به این ترتیب، نظامی جهت برنامهریزی برای تحقق هر کدام از مؤلفههای مذکور باید تدارک دیده شود.:
بر اساس آیات قرآن کریم (سوره شوری) «ولیّ خدا»، کسی است که شریعت را تبیین کرده و وحی الهی، به واسطه وجود او جریان پیدا میکند. پس زائر اربعینی نیز باید جریان زندگی خود را «معبر بایستههای الهی و کلام وحی» قرار دهد. شاخص «حبیب» نیز نشان از جریان همهجانبه اسلام در سراسر وجود فرد مسلمان داشته و لذا در او، نظام رشدیابندهای از رأفت و رحمت و محبت را نسبت به خداوند و دیگر انسانها و سایر مخلوقات زمینهسازی مینماید. تصمیمات اربعینی، یعنی قلبی مملوّ از محبت خدا داشتن، بهگونهای که همین محبت، قلمروی دیگر محبتها را در یک نظام برنامهریزی زندگی طیب، مشخص مینماید.
«خلیل و نجیببودن» نیز همان مسیر اتصال به غیب و گونهای از سبک زیستن است که بهرهمندی از الهامات را سببسازی مینماید.
«صفوت و صفی» نیز مدلی از انتخابشدن انسان، در لابهلای حوادث و بلاها و تبيين مشی صابرانه و شاکرانه او در مسیر پرفراز و نشیب زندگی است، بهگونهای که همواره در هر آزمون و ابتلائی، سربلند بیرون آمده و دچار افت و ریزش نشود و در متن حوادث و فتنهها و انواع امتحانات در دو شکل نعمت و سختی، همچون جریان اصیلی، همواره بدرخشد.
به مجرد اتخاذ تصمیم برای همراهی و سیر با نظام ولیّ و حبیب و خلیل و نجیب و صفی، زائر اربعینی، به قصدی عازم، در چهارچوبهای ارتقاءیافته و متعالی در زندگی، نائل شده و با تعیین اولویتها و خطمشیهای کلان و شاغولها و شاخصهای سازنده و متناسب در زندگی، خود، انتقالدهنده مؤلفههای پنجگانه فوق میگردد.
شهادتدادنها در زیارت: مروری تفصیلی بر طرح ولیّ تا صفی، در حوزههای منظومه تربیت، معیار جانبازی، و کسب تخصص
در ادامه متن زیارت و با عبارات شهادت (اللهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ، و َصَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ…) طرحهای مختلف و تفصیلی از اول و آخر و ظاهر و باطن- که همان جریان طرح ولیّ تا صفی است- مطرح میگردد: از کرامت تا شهادت، و از منظومه تربیتی نسل توحیدی با آغازی از طیب ولادت تا مراحل و منظومه تربیتی و تا شهادت و سعادت. سیر رشدی که در طیّ مراحل خود (ساده، قاده، ذاده)، با رسیدن به اربعین سالهای عمر، به بلوغ و کمال و ارثبری از انبیاء میرسد (وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاء).
در ادامه، با بیان شاهبیت زیارت (فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ) به توصیف بایستهها و ویژگیهایی میپردازد که انسان اربعینی با تحصیل آنها و کسب تخصصها و لوازم آن در عمر خود، باید به زدودن جهالتها و ضلالتها از جامعه مبادرت نماید، هرچند در آن مسیر، جان خود را هم تقدیم نماید.
جريانشناسی و تحلیل جامعهشناختی جبهه معارض و تبیین نظام و شیوه تقابل با آن
تبیین و معرفی جریان نفاق و شقاق و دنیاگرایی آنها و شرح مجاهدتهای لازم و مؤلفههای آن، از جمله «صبر» و «احتساب» و معامله با «آبروی خود و خانواده» و بالاخره «خون» خود، بخش بعدی متن زیارت را شامل میشود: وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنی وَ شَرَی آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبادِکَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَ النِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ فَجاهَدَهُمْ فِیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ… در این بخش، قسمتهایی از جبهه حق که نیاز مبرم به «نصرت و تقویت» دارد، مشخص میگردد.
تبیین ساختار وفای به عهد الهی، جمعگرایی، جریانمداری، هدایت حجتمدار، و عاقبتگرایی ناظر بر غیب
در ادامه، «ساختارهای» زیر همگی مبتنی بر «فرایندها و مراحل وقوع» هر کدام، به ترتیب مطرح و معرفی میگردد:
«وفای به عهد»: وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ
«جمعگرایی»: وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ
«جریانمداری»: وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ
«هدایت حجتمدار»: وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا
«عاقبتگرايي ناظر به ايمان به غيب»: وَ أَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ [أَجْسَامِكُمْ] وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ
جمعبندي
«سردار شهید سلیمانی» و ساختار تصمیمها و سبک و نظام زندگی او- که در قالب یک «مکتب» معرفی گردید، نمونه بارز و تابندهای است از «حیات اربعینی»، در بستر مفاهیم متعالی و نورانی «زیارتنامه اربعین». او، زائر و سالکی بود که برای هر مفهوم و مقصد خیر و نیک، «درخشندگی» از خود نشان داد. او «قویترین سردار» شد و سرزمینهای اسلامی، بهویژه ممالک واقع در جبهه وسیع مقاومت، به او «اتکاء» کردند. او به وضوح نشان داد که خاصیت «علم»، «سلطان» است: العلم سلطان…. او با حیات اربعینی خود ثابت کرد که باید با شرط «علم و شایستگی و خاصیتداری»، به «جهاد در راه خدا» مشغول شد… باید «توقعهای سازنده» را از خود بالا و بالاتر بُرد و در همین مسیر، منتظر دریافت «امدادهای غیبی» بود. باید اینچنین بود تا مجالی برای اهل شقاق و نفاق باقی نمانَد.