بسماللّهالرّحمنالرّحیم
به سوی امام «علیهالسلام» در حرکتیم…
به قلم خواهر عزیزمان خانم ریحانه مرادی آزاد
ثانیهها، دقیقهها و ساعتها به سرعت سپری میشوند؛
چشم دوختهام به جاده و فکرم مدام از افکار مختلفی پر و خالی میشود…
سفر اربعین است دیگر!
حال و هوایش با هر سفر زیارتی دیگری متفاوت است؛
همهی مایی که دعوتیم به این سفر، چه آنانی که با پای دل همراهند و چه آنانی که به جاده زدهاند، چه بدانند و چه ندانند مهمان کنگرهای جهانیاند!
کنگرهای جهانی که میزبانش امام است؛
از اقصینقاط عالم مهمان این کنگرهاند!
هر کسی برای آمدنش دلیلی دارد… که نحن أبناء الدّلیل…
هر کسی به نیتی آمده!
حتّی حقیقتجویی که از استرالیا، آمریکا، آفریقا، آلمان و دیگر جاها آمده!
نیت هر کسی را خدا میداند و بس! و این که انتهای راهش به کجا میرسد!
ما امّا فرزندان دلیلیم… یاد گرفتهایم هیچ حرکتی را بدون معرفت آغاز نکنیم که اگر چنین شد، با همان سرعتی که پیش میرویم به بیراهه رفتهایم!!
پس بودنمان این جا، دلیل محکمی داشته است!
امّا
ساده اندیشی است اگر فکر کنیم که ما علت آن دلیلیم!!
دلیلِ بودن ما در این جاده، در این راهپیمایی عظیم، در این کنگرهی جهانی، ما نیستیم… که سررشتهی کار دست کس دیگری است…
به سوی امام «علیهالسّلام» در حرکتیم…
مغناطیس بزرگی که جاذبهاش ما را به سوی خود میکشد…
هنر ما شاید این است که خود را در معرض این مغناطیس عظیم قرار دادهایم، وَ لا غیر! که این هم با واسطهی فیضی است…
فیضِ رحمتِ واسعه بودن امام! و چه دلیلی از این محکمتر!
خواست که بخواهیم…
خواست که حرکت کنیم…
ما هیچ کارهایم!
به سوی امام «علیهالسّلام» در حرکتیم و کاش قدر محبت او را بدانیم و حال و هوای اربعینیمان را در تمام سال نگه داریم!
کاش برسیم به این حقیقت که:
مقصد، امام است… و تمام!