ماه رمضان ماهی برای همه اقوام و ادیان و قرآن کریم هم برای همه انسان ها است. اینکه قرآن کریم در آیه ۱۸۳ سوره بقره بیان می کند “کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم” و در ادامه بیان می کند که این شهر الرمضان “هُديً لِلنَّاسِ” برای همهی انسانها هدایت است، حکایت از این دارد که ماه رمضان بار عام است و خدای متعال فضای عظیمی را برای کل انسانها فراهم کرده است. در روایتی از امام صادق (ع) تمام کتب آسمانی در روزهای مختلف ماه مبارک رمضان نازل شده است.
برای استفاده از این ماه عظیم باید دستی را در دست قرآن و دست دیگر را در دست امام (ع) قرار داد (رجوع شود به بحث کتاب و منهاج در جلسه قبل). در حرکت به سمت آینده این سوال اساسی مطرح است که چگونه دست مان را در دست قرآن قرار بدهیم؟ آمادگی های زمانه را از کجا کسب کنیم و بعد چگونه وارد آخرالزمان بشویم؟ ما در سیر رشد انسان باید به نقطه خلافت، به نقطه واجد برکت شدن، به نقطه تأثیرگذاری در عالم برسیم. باید به نقطه تحولات جدی برسیم تا بتوانیم دنیا را به اخرت تبدیل کنیم. باید به نقطه ای ورود کند که این تغییر و تحول در دست ما قرار داده بشود. “لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ” از نقطه ای که مستضعفین مثل ما در عالم قرار دارند تا نقطه ای که بخواهیم خلیفه خدا در زمین بشویم و بر حسب خلافت خدا بر زمین بخواهیم خدمتگزاری کنیم، بتوانیم عالم را به سمت آن نقاطی که خدای متعال می خواهد سوق بدهیم…
ماه رمضان هم کمک میکند تا برای ساخت آینده یک دستمان را در دست قرآن و دست دیگر را در دست امام قرار بدهیم و مفاهیم صحیح را وارد میدان دنیای واقعی کنیم و از میدان دنیا به سمت آخرت حرکت کنیم و سازنده اخرت بشویم.
“الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ” (سوره ابراهیم -1)
این آیه از آیات عجیب قرآن و حداقل 10 مشخصه اصلی دارد. خدای متعال کتابی که فوق آسمانها است (این کتاب نقشه کل راه به سمت آینده است و نازله مکتوب این کتاب در دنیا را قرآن میدانیم) را بر پیامبر بعنوان مهمل کل کتاب نازل کرده است تا کل مردم (نه فقط شیعیان یا مسلمانان) را از ظلمت (درواقع در این آیه تمام مقاطع و دورههای دنیا که به تعبیر قرآن کریم در جای دیگر النَّشْأَةَ الأُولی است به ظلمت تعبیر شده است) به سمت نور (کدام مقطع از آخرت؟ سرزمین مهدویت؟ سرزمین بین الصورین؟ سرزمین قیامت؟ سرزمین بهشت های موعود؟) با مکانیسم باذن رب و به سمت درجات بالای نور خارج کند.
این میشود تحول آدم و عالم، این آیه از آیات عجیب قرآن است که نقطه مبدا -نقطه دنیا- و نقطه مقصد و نقش کتاب الله و نقش پیامبر اکرم و بالتبع نقش ائمه معصومین به عنوان خلفای رسول را روشن می کند. یک پازل عظیم در اول سوره ابراهیم برای ما مطرح می شود. اگر گفتیم دست مان را در دست قران کریم قرار بدهیم برای همین آیه است، چون اگر با قرآن کریم باشیم با پیامبر هستیم و بعد از دنیا به سمت نور خارج میشویم. اگر می خواهید ظلمات دنیا را بشکافید قبل از آن اگر می خواهید ظلمات نفستان را بشکافید، از ظلمات نفس تا ظلمات دنیا و عبور به سرزمین آخرت جز با نقشه قرآن میسر نیست… فقط باید دست در دست قرآن بگذاریم و خودمان را در آغوش قرآن بیاندازیم، با قرآن همراهی کنیم تا بدانیم آمادگی های عظیم در این زمان چیست و چگونه باید به سمت آخرت حرکت کرد…
براساس آیه 28 سوره بقره، یک انسان حداقل پنج دوره زیست دارد: مرحله اول زیست، حیات انسان قبل از دنیا است، مرحله دوم زیست دنیایی است (که در حال حضر ما در این دوره هستیم)، مرحله سوم زیست برزخی پس از مرگ، مرحله چهارم دوران رجعت و در نهایت مرحله پنجم دوران قیامت است.
این دوره دنیا را خداوند دوره حیات دنیا و دوره بعدی را دوران حیات طیبه مینامد. بارها خدای متعال از دوران حیات دنیا سخن گفته است و به دوره حیات دنیا، حیات طیبه نمیگوید. خداوند دوران حیات دنیا را دوران لهو و لعب و دوران موضوعات مختلف مینامد. فقط یک بار در قرآن کریم تعبیر حیات طیبه به کار می برد و بعد دعوت می شود اگر انسان اهل ایمان و عمل صالح باشد از آن حیات طیبه نهایی به این انسان دنیایی اتصالی برقرار می شود و این انسان مختصات آن حیات طیبه را بگیرد. در مجموع دوران ما دوران حیات دنیایی است و می خواهیم به سمت دوران حیات طیبه برویم. میخواهیم دوران حیات دنیا را که میلیون ها سال قبل از آدم علیهالسلام شروع شده را بشناسیم و بعد با دقت به سمت آینده برویم.
إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَاراً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ (یونس 24)
همانا در مثل، زندگانی دنیا به آبی ماند که از آسمانها فرو فرستادیم تا به آن باران انواع مختلف گیاه زمین از آنچه آدمیان و حیوانات تغذیه کنند در هم رویند تا آنگاه که زمین (از خرمی و سبزی) به خود زیور بسته و آرایش کند و مردمش خود را بر آن قادر و متصرف پندارند، ناگهان فرمان ما به شب یا روز در رسد و آن همه زیور زمین را درو کند و چنان خشک شود که گویی دیروز هیچ نبوده است. این گونه آیات خود را به تفصیل برای اهل فکرت بیان میکنیم.
خداوند در این آیه کل حیات دنیا را در قالب یک مثل دارد بیان میکند. خدای متعال با یک مثال قابل فهم و رسا کل حیات دنیا یعنی از زمانی که دنیا میخواهد شکل بگیرد تا زمانی که میخواهد نابود شود و وارد عرصه آخرت شود را در یک آیه توصیف کرده است.
مثال حیات دنیا این است، یک آبی از آسمان نازل می شود، این روییدنی های زمین پس از اینکه آب از آسمان نازل شد و بر زمین فرو ریخت از زمین در میآید. کدام روییدنی ها؟ همان که انسان از آن می خورد، همان چیز هایی که سایر جانداران استفاده میکنند. این ماجرای رشد در طبیعت جلو میرود تا آنجایی که زمین زخرف خودش را، گنجینه های خودش را رها می کند. زمین زینت داده شده و به نقطه ای می رسیم که انسانها می گویند قادر بر زمین هستیم، زمین در مشت ما است. در اوج قدرت بشری خدای متعال ماجرای دنیا و زمین دنیا را تغییر میدهد. یک جریانی از برزخ شروع می شود، کدام امر؟ این امر هم از جمله امور شب قدر است دیگر – تنزل ملائکه و الروح فیها به اذن ربهم من کل امر- یک امری از آن امور، پایین می آید ولی این خیلی امر درشتی است، مثل امر رزق یک نفر دو نفر یا یک جامعه نیست. این ماجرا کل حیات دنیا را می خواهد تغییر بدهد، ناگهان ماجرای تغییر وضعیت عالم از برزخ امضا می شود و وارد دنیا می شود. چه اتفاقی می افتد؟ فهم این ماجرا یک ذره برای انسان غیر مومن سخت است، چون خدای متعال اینجا می فرماید یک جوری داس را بر میدارید و زمین و زینتش را درو میکند که گویا چیزی وجود نداشته است. این روایت نیست، این متن حرف این و آن نیست، صریح قرآن است! دوران دنیا حتما باید به این نقطه برسد، نقشه راه این است…
الان ما در نقطه وَ ظَنَ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا هستیم، اینجا دیگر آرام آرام دارد اختیار انسان کم می شود، چه کار کنیم؟
طبق این آیه، کل حیات دنیا را تا نقطه ای که تحولات شکل بگیرد نگاه کنیم، پنج نقطه اصلی وجود دارد. خداوند این را می گوید که چه بشود؟ من چه کار کنم؟ آیه بعد وَ اللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ، خدای متعال در این دو آیه با یک دوربین عظیم هم به دنیا نگاه میکند هم به بعد از دنیا و دنیا را در پنج مقطع برای ما جلب توجه میدهد و دوره بعدی را به عنوان دارالسلام و بعد مسیر به سمت صراط مستقیم معرفی میکند. یک تکه از این آیه با آن آیه سوره ابراهیم مشترک است، دوره صراط مستقیم! همه اینها مقاطع نور است، یک قطعه اش می شود دارالسلام! می خواهیم از ظلمت دنیا، از لیل دنیا، وارد دوره آخرت بشویم، وارد روز بشویم، وارد نهار بشویم، آنجا با چه چیز مطرح است؟ با نور و مقاطع نور…
در این دوره دنیا شناسی که خدای متعال در آیه ۲4و ۲5 سوره یونس مطرح می کند و حیات دنیا را با سرزمین دارالسلام در کنارهم مطالعه میکند، در این سیر یک نقاطی را به عنوان نقاط مهم روشن میکند. خداوند از پنج موضوع صحبت میکند و اسم این پنج موضوع را آیه می گذارد. پنج مقطعی که هنوز دو مقطع از آن نیامده. خیلی جالب است! پس دو مقطع از آن هم به ما می گوید و در نگاه آینده پژوهانه آن دو مقطع مهم میشود. سه مقطع را از تاریخ گذشته بیان میکند و دو مقطع را از تاریخ آینده. ما اگر با همین دو آیه جلو برویم نگاه مان به کل گذشته و آینده کامل است. جالب نیست؟! این می شود دست در دست قران…
مقطع اول حیات دنیا می شود جریان نزولات سماوی به سمت زمین -جریان بارش ها- مقطع دوم میشود جریان برکتی که از زمین شکل میگیرد. مقطع بعدی می شود شکوفایی کل طبعیت، خود این مقطع سه قسمت دارد. خود این مقطع سوم که شکوفایی طبعیت است سه قسمت دارد: 1- حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا زمین گنجینه هایش را رو می کند و باز جلوتر می رود 2- زمین در اوج زینتگری است جلوتر میرود تا جایی که 3- انسان می گوید من صاحب زمین هستم، خدا کجاست؟ من مالک هستم. مقطع چهارم در اوج تبختر انسان شروع می شود، اتاها امرنا، این دوره مقطع تحول است، مقطع گذار است، از این دنیا به سمت مقطع بعدی و درنهایت مقطع پنجم فجعلناها حصیدا کان لم تغن بالامس یک جوری خدای متعال زمین را درو می کند که انگار هیچ زینتی نبوده است…
شما در مباحث مهدویت هم شنیدید بعضی ها معتقد به این هستند که هر چه در عرصه مهدویت واقع میشود بر اساس تکنولوژی است، مثلاً برخی گفته اند دجال یعنی دیجیتال! بعضی ها از محققین امروزی و انقلابی میگویند زمانی که امام زمان بیاید و یارانش بخواهند به حضرت بپیوندند، طبق متون سوار بر ابر می شوند که این ابر همان هواپیما است! یعنی کاملا در سخن بسیاری از محققین تکنولوژی ابراز کارآمد آخرالزمان به سمت ظهور است. اما یک نگاه دومی هم وجود داشته و شاید شما هم شنیدید که در آخرالزمان آتش از کار میافتد، تکنولوژی از کار میافتد، و نگاه دوم با این آیه قرآن تطبیق دارد. زمین از زخرف و تکنولوژی خالی می شود. خب چه چیز در دست انسان می ماند؟ بعضی از متون روایی اینجا پاسخگو است، نبرد، نبرد شمشیرهاست نبرد صفات و توانهای فرامادی…